کلاس زبان مدرسه ی نمونه دولتی باقرالعلوم برازجان
زبان انگلیسی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
نويسندگان

سامی قابل شمارش: اسامی هستند که میتوان انها را بصورت جمع نوشت مانند:

 

 book ( books )     child ( children )        watch ( watches )

 

اسامی غیر قابل شمارش: اسامی هستند که نمیتوان انها را بصورت جمع نوشت و همیشه مفرد هستند.

 

(bread, cheese, butter, water, milk , tea, money, meat, rice )

 

 : به معنی تعداد کمی قبل از اسامی جمع قابل شمارش بکار میرود. afew    

 

E: I  have   afew   books.

 

: به معنی تعداد زیادی قبل از اسامی جمع قابل شمارش بکار میرود many

 

E: There are many cars in the street




ادامه مطلب ...
سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 17:21 :: نويسنده : بنیامین آزمون


گرامر يا دستور زبان اين درس درباره استفاده از S مالكيت ، يا آپُستروف S، مي باشد و قسمت ديگر گرامر آن درباره استفاده از of در نسبت دادن شيء به شيء ديگر مي باشد.
نكات گرامري اين درس به ترتيب زير مي باشد.
 
 
نكات:
 
1 –
هر گاه بخواهيم جسمي يا شيء را به انساني تعلق و مالكيت دهيم، ابتدا يك آپُستروف s يا(s') به آخر اسم انسان اضافه مي كنيم سپس نام شيء مورد نظر را به دنبال‌ آن مي آوريم . مثال :
Sara's book :
كتاب سارا
Teacher's pen :
خودكار معلم

2 – (s')
يا آپُستروف s مالكيت مخصوص تعلق جسم يا شي به انسان است و براي تعلق دادن شي به شي ديگر هرگز به كار نمي رود.

3 -
اگر اسمي كه مي خواهيم شيء را به آن نسبت دهيم به حرف S ختم شود و يا s جمع به دنبال داشته باشد كافي است فقط علامت آپُستروف را سمت راست آن S كه در آخر اسم وجود دارد بياوريم مثل :
Student's books :
كتاب هاي دانش آموزان
Girl's dresses:
لباس هاي دختران

4 –
اگر بخواهيم شيء را به شئي ديگر تعلق و مالكيت دهيم ، كافي است حرف اضافه of را بين اسم آن دو شي قرار دهيم مثل :

The door of the class :
دربِ كلاس

شي تعلق داده شده حرف اضافه

The legs of the table :
پايه هاي ميز

5-
حرف اضافه of فقط براي تعلق دادن شي به شي ديگر به كار مي رود و براي تعلق دادن شي به انسان ها به كار نمي رود.

6 –
نكته ديگر اين درس در مورد استفاده از «صفت» مي باشد. همانطور كه مي دانيد « صفت» كلمه اي است كه مشخص كننده وضعيت يا حالت اسم مي باشد. صفت قبل از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند مانند :

Old man :
مردِ پير
old:
صفت
man :
اسم

Easy question :
سؤالِ آسان
Easy :
صفت
question :
اسم

7-
در جمله صفت قبل از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كنند مانند :

The old man is in the room.
پير مرد در اتاق است

و يا بعد از فعل to be مانند am-is- are مي‌آيد مانند :

The question is easy.
سؤال آسان است
easy :
صفت
This girl is very fat .
اين دختر خيلي چاق است
fat :
صفت

8-
نام رنگ ها خود صفت هستند چون اسم را توصيف مي كنند مانند :

Blue car
اتوبوس آبي
Red shoes
كفش هاي قرمز

9-
بعضي از صفاتي كه شما با آن ها آشنا هستيد عبارتند از :

Tall :
بلند , short: كوتاه ,thin: لاغر
Fat :
‌چاق , small : كوچك , large: بزرگ
Old:
قديمي , new: جديد , young: جوان
Hard :
مشكل , easy: آسان , blue: آبي
Red:
قرمز , yellow : زرد , black : سياه 

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 17:20 :: نويسنده : بنیامین آزمون

مشاغل به زبان انگلیسی

شغل

معادل فارسی

شغل

معادل فارسی

actor

هنرپیشه مرد

actress

هنر پیشه زن

artist

هنرمند

captain

ناخدا

assistant

معاون

demarche

بخشدار

banker

بانکدار

dressmaker

خیاط زنانه

blacksmith

آهنگر

rancher

گله دار

boss

رئیس

gardener

باغدار

brigadier

سرتیپ

muezzin

موذن

caretaker

سرایدار

cameleer

ساربان

clerk

کارمند

cook

آشپز

coach

مربی

dentist

دندانپزشک

colonel

سرهنگ

carpenter

نجار

diver

غواص

rancher

چوپان

doctor

پزشک

house maker

خانه دار

doorkeeper

دربان

council

شورا

fireman

آتش نشان

writer

نویسنده

fisherman

ماهیگیر

waiter

گارسون

greengrocery

سبزی و میوه فروش

professor

استاد

guard

نگهبان

seller

فروشنده

guard man

مرد پاسدار

glassmaker

شیشه ساز

headmaster

مدیر مرد

headmistress

مدیر زن

judge

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 17:6 :: نويسنده : بنیامین آزمون

table she had a near death experience. Seeing god she asked “is my time up?” god said: “ no , you have another 43 years , 2 month and 8 days to live upon recovery. The woman decided to stay in the hospital and have a face-lift , liposuction , breast implants and a tummy tuck. She even had someone come in and change her hair color and brighten her teeth. Since she had so much more time to live , she figured she might as well make the most of it. After her last operation , she was released from the hospital while crossing the street on her way home, she was killed by an ambulance. Arriving in front of god , she demanded  , “ I thought you said I had another 42 years? Why didn’t you pull me from out of the path of the ambulance?”

God replied : “ I didn’t recognize you”

ترجمه ی این داستان 

خانم 45 ساله ای سکته قلبی کرد و سریعاً به بیمارستان منتقل شد. وقتی زیر تیغ جراح بود عملاً مرگ را تجربه کرد. زمانیکه بی هوش بود خدا را دید. از خدا پرسید: آیا زمان مردنم فرا رسیده است؟ خدا پاسخ داد: نه، تو ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگر فرصت خواهی شد. بعد از به هوش آمدن برای بهبود کامل خانم تصمیم گرفت که در بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار بود، چند عمل زیبایی انجام داد. جراحی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی ابرو و … او حتی رنگ موی خود را تغییر داد و حتی دندانهایش را سفید کرد.



ادامه مطلب ...
جمعه 16 تير 1391برچسب:فرق sleep&asleep , :: 1:10 :: نويسنده : بنیامین آزمون

فرق sleep&asleep

sleepy به معنی خواب آلود هم قبل از اسم به کار می رود و هم بعد از افعال ربطی .

Asleep  به معنی خوابیده قبل از اسم به کار نمی رود بلکه از آن فقط بعد از افعال to be و نیز fall fell fallen استفاده می شود .

جمعه 16 تير 1391برچسب:زمان گذشته ساده, :: 1:2 :: نويسنده : بنیامین آزمون

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 103
بازدید کل : 65464
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


.